ای وطنم ! ای ایران ! تو را دوست دارم ! هر صبح که نگاهم به شکوفایی گل زرد آسمان می افتد ! عروس سرو قامت شرق ! با کلاهی از شکوفه های سفید ! از آن دور دست لبخند شادی سر می دهد ! چه قدر خوشبختم! از جنگل و رود و دریا ! تا صخره های سر به فلک کشیده و بر پا ! از پژواک امواج و صوت خوش مرغ های دریایی ! تا درختان انبوه و سرسبز و بلند جنگل ها ! گویی آسمان شمالت را در آغوش کشیده اند ! از گل خورشید پنهانی افق دریا ! تا حباب های سفید سوار بر امواج در شب ها ! مروارید های غلتان دست نوازش بر سرم می کشند ! چه قدر خوشبختم ! از کوهپایه و دشت های برهنه و کویر ! تا شبهای نورانی و آسمان کوتاه صحرا ! گویی سبدی از گل ستاره می چینم ! ای خدا ! چه قدر خوشبختم !